پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیاقتصاد و تجارت نوین1735-641515شماره 1(شماره پیاپی:46)20200320Efficiency Evaluation of Export Development Bank of Iranارزیابی کارایی شعب بانک توسعه صادرات ایران324568810.30465/jnet.2020.5688FAابوالفضل شاه آبادیاستاد گروه اقتصاد دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی، دانشگاه الزهرامحمد صالحیان بهروزدکتری اقتصاد دانشگاه سمنان و کارشناس بانک توسعه صادرات ایرانJournal Article20190705In the measurement of efficiency, combining the Artificial Neural Network and Analytical<br />Hierarchy Process Model is one of the best methods that hasnot problems with traditional<br />methods and artificial neural network such as: their inability to consider multiple input and<br />output indicators, intregration of efficiency scores and obtaining the overall ranking of<br />branches and their efficiency evaluating of the multiple output units. the present study<br />combining the Artificial Neural Network and Analytical Hierarchy Process Model by<br />applying an intermediary perspective, variables of total deposit, costs of attracting sources,<br />operational costs as input and total facilities, profits obtained by facilities and earnings<br />which obtained by non-facilities (charge) as output variables to measure, evaluate and<br />compare the efficiency of branches of the Export Development Bank of Iran from 2004 to<br />2014. The results of this study showed that, among the evaluated branches based on<br />comprehensive efficiency benchmark, Central and Zanjan branches were the most efficient<br />ones from 2004 to 2008 and 2008 to 2014 respectively.در اندازه­گیری کارایی، ترکیب روش شبکه عصبی مصنوعی و روش تحلیل سلسله مراتبی یکی از بهترین روش­هایی است که مشکلات مربوط به روش­های سنتی و شبکه عصبی مصنوعی از قبیل: عدم توانایی آنها برای در نظر گرفتن شاخص­های ورودی و خروجی چندگانه، ادغام نمرات کارایی و حصول رتبه­بندی جامع شعب در ارزیابی کارایی واحدهای دارای چند خروجی و... را ندارد. لذا پژوهش حاضر با ترکیب روش شبکه عصبی مصنوعی و روش تحلیل سلسله مراتبی با بکارگیری دیدگاه واسطه­گری، متغیرهای کل سپرده­ها، هزینه­های جذب منابع، هزینه­های عملیاتی به عنوان ورودی و کل تسهیلات، سود ناشی از تسهیلات و درآمدهای غیرتسهیلاتی(کارمزد) به عنوان متغیرهای خروجی به اندازه­گیری، ارزیابی و مقایسه کارایی شعب بانک توسعه صادرات ایران طی سال­های 1383 تا 1393 می­پردازد. نتایج این مطالعه نشان می­دهد، از بین شعب مورد ارزیابی بر اساس معیار کارایی جامع در سال­های 1383 تا 1387 شعبه مرکزی و از سال 1387 تا 1393 شعبه زنجان کاراترین شعبه محسوب گردیده­اند.https://jnet.ihcs.ac.ir/article_5688_27789d901bc809898a0626d66c5db689.pdfپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیاقتصاد و تجارت نوین1735-641515شماره 1(شماره پیاپی:46)20200320Analyzing the Effect of Liquidity on Asset Pricing: using Epstein-Zin Model in the Iranian Capital Marketبررسی اثر نقدشوندگی بر قیمتگذاری دارایی با استفاده از مدل اپستین- زین در بازار سهام ایران2758568610.30465/jnet.2020.5686FAصدیقه علیزادهدکتری اقتصاد, دانشکده اقتصاد و مدیریت, دانشگاه سیستان و بلوچستانمحمد نبی شهیکی تاشدانشیار گروه اقتصاد- دانشکده اقتصاد و مدیریت- دانشگاه سیستان و بلوچستانJournal Article20191126Liquidity is one of the most important aspects of development in financial markets and one<br />of the risk factors of financial assets. In this study, liquidity risk is also used as a factor to<br />modify the Epstein-Zin model, and its performance is evaluated against traditional<br />consumption-based asset pricing models. In order to adjust the Epstein-Zin model in this<br />study, the liquidity factors of Liu (2006), Turnover ratio, Gopalan and cGibbs have been<br />applied and the used data are for 48 stock companies from 2009 to 2017. The results<br />indicate that the adjusted model has a higher adjusted- than the traditional consumptionbased<br />capital asset pricing model and the traditional Epstein-Zin model, and indicates that<br />liquidity is a significant risk factor and adds a significant explanatory power to model.<br />Thus, overall, the results of this study show that liquidity risk is a pricing factor and its<br />incorporation into pricing models leads to improved model performance.نقدشوندگی از مهم­ترین جنبه­های توسعه بازارهای مالی و یکی از عوامل ریسک دارایی­های مالی به شمار می­رود. در این مطالعه نیز از ریسک نقدشوندگی به عنوان عاملی تاثیرگذار بر قیمت­گذاری دارایی همچنین برای تعدیل مدل اپستین-زین سنتی استفاده می­شود و عملکرد این مدل در برابر مدل­های قیمت­گذاری دارایی مبتنی بر مصرف سنتی مورد ارزیابی قرار می­گیرد. به منظور تعدیل مدل اپستین-زین در این مطالعه عوامل نقدشوندگی لئو (2006)، نرخ گردش سهام، گوپالان و همکاران و گیبس به کار گرفته شده و داده­های مورد استفاده نیز مربوط به 48 شرکت بورس اوراق بهادر تهران از فروردین 1388 تا اسفند 1396 است. نتایج بیانگر این است که مدل تعدیل شده، تعدیل شده مقطعی بالاتری نسبت به مدل­ قیمت­گذاری دارایی سرمایه­ای مبتنی بر مصرف سنتی (CCAPM) و مدل اپستین-زین سنتی دارد و نشان­دهنده این است که نقدشوندگی عامل ریسک معنی­داری است و قدرت توضیح­دهندگی قابل توجهی را به مدل اضافه می­کند. بنابراین در کل نتایج این مطالعه نشان می­دهد که ریسک نقدشوندگی یک عامل قیمت­گذاری است و ورود آن به مدل­های قیمت­گذاری منجر به بهبود عملکرد مدل می­شود.<br /><strong> </strong>https://jnet.ihcs.ac.ir/article_5686_920f1d67c5e9857cf479004529a0276a.pdfپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیاقتصاد و تجارت نوین1735-641515شماره 1(شماره پیاپی:46)20200320The Effect of the Interaction of Political Stability and Size of
the Economy on the Inflows of Foreign Direct Investment
(FDI)بررسی اثر تعاملی ثبات سیاسی و اندازه اقتصاد بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی6192506210.30465/jnet.2020.5062FAنیره سادات محسنیدانشجوی دکتری اقتصاد، دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائیتیمور محمدیدانشیار دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائیحمید رضا اربابدانشیار دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20190801< p >Foreign direct investment is one of the most important factors in economic growth and<br />development in most countries in the world. This study investigates the impact of political<br />stability - absence of violence on attracting foreign direct investments due to the size of the<br />economy, using the Panel Vector Auto Regression model (Panel VAR) during the period<br />1996 - 2018. Based on the results of the research, in developed and industrial economies,<br />the variables of political stability - absence of violence and economic size, both<br />simultaneously and individually affect foreign direct investment. In this group of countries,<br />political stability - absence of violence have a lower impact on FDI and by increasing the<br />economic size the impact of political stability - absence of violence on FDI is significantly<br />lower. But in developing countries, political stability - absence of violence and economic<br />size do not have any significant effect on foreign direct investments separately, while the<br />multiplier variable or on the other hands the interaction effect of the two variables<br />simultaneously, has a significant effect on attracting FDI. It means that also in this group of<br />countries, the increase in the size of the economy reduces the impact of political stability -<br />absence of violence on FDI. In general, the results show that in large economies, political<br />stability - absence of violence has less influence on foreign direct investment, whereas in small economies, political stability – absence of violence has more influence on attracting foreign direct investment.< p>سرمایه گذاری مستقیم خارجی یکی از مهمترین عوامل ایجاد رشد و توسعه اقتصادی در اغلب کشورهای جهان می باشد.این تحقیق به بررسی تاثیر ثبات سیاسی-عدم وجود خشونت بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی با توجه به اندازه اقتصاد، با استفاده از رهیافت مدل خودرگرسیون برداری چند متغیره تابلوئی (Panel VAR) طی دوره 2018-1996 می پردازد. بر اساس نتایج تحقیق در اقتصادهای توسعه یافته، متغیرهای ثبات سیاسی-عدم وجود خشونت و اندازه اقتصاد هم به صورت جداگانه و هم به صورت توأمان بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی اثر دارند. در این گروه از کشورها، ثبات سیاسی-عدم وجود خشونت تاثیر کمتری بر جذب FDI خواهد داشت و با افزایش اندازه اقتصاد نیز تاثیر ثبات سیاسی بر جذب FDI به مراتب بیشتر هم کاهش می یابد. اما در اقتصادهای در حال توسعه متغیرهای ثبات سیاسی-عدم وجود خشونت و اندازه اقتصاد به تنهایی دارای اثری معنی دار بر جذب FDI نمی باشند، در حالی که متغیر ضربی یا به عبارتی اثر تعاملی این دو متغیر به صورت همزمان، دارای تاثیر معنی دار و قابل توجهی بر جذب FDI می باشد و افزایش اندازه اقتصاد از اثر ثبات سیاسی بر FDIمی کاهد. نتایج نشان می دهد در اقتصادهای بزرگ ثبات سیاسی-عدم وجود خشونت تاثیر گذاری کمتری بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارد، حال آنکه در اقتصادهای کوچک، ثبات سیاسی-عدم وجود خشونت بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی تاثیر گذاری بیشتری دارد.https://jnet.ihcs.ac.ir/article_5062_6a80f846daa8364a8ecbec5cd059159c.pdfپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیاقتصاد و تجارت نوین1735-641515شماره 1(شماره پیاپی:46)20200320Estimation of export and import functions of agricultural products of Iranian border markets with the approach of spatial econometricsتخمین توابع صادرات و واردات محصولات کشاورزی از بازارچههای مرزی ایران با رهیافت اقتصادسنجی فضایی95115582710.30465/jnet.2020.5827FAمحبوبه مطهری مقدمکارشناس ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه سیستان و بلوچستانسید مهدی حسینیاستادیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه سیستان و بلوچستانامیر دادرس مقدماستادیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه سیستان و بلوچستانJournal Article20191109Agricultural sector trade plays an important role in developing countries. In this regard, the<br />role of border markets in terms of the amount of agricultural commodity exchanges plays a<br />significant role in the growth of the economy. In this study, export and import functions of<br />agricultural products in 33 markets were studied by using the spatial econometric model<br />during the period of 2009-2017. The results of the spatial error model showed that border<br />markets have a positive and significant effect on each other. Results spatial error model<br />shows that border markets with high export amount, amount relative export prices have<br />negative effect although global income and the uncertainty of real effective exchange rate<br />have positive effect and significant on export amount. In border markets with low export<br />amount, income has been positive effect and significant and relative export prices and the<br />uncertainty of real effective exchange rate have been negative effect and significant. In<br />border markets with high import amount, relative prices have been negative effect and<br />significant but the uncertainty of real effective exchange rate and domestic income have<br />been not significant. While in border markets with low import amount, relative import<br />prices have been negative and significant effect.تجارت بخش کشاورزی نقش مهمی را در کشورهای در حال توسعه ایفا میکند و در این راستا بازارچههای مرزی با توجه به حجم مبادلات محصولات کشاورزی، نقش بسزایی در جهت رشد و توسعه اقتصادی دارند. در این پژوهش توابع صادرات و واردات محصولات کشاورزی در 33 بازارچه مرزی با استفاده از مدلهای اقتصادسنجی فضایی طی دوره زمانی 1388-1395 برآورد شده است. نتایج مدل خطای فضایی نشان داد که بازارچه­های مرزی بر یکدیگر اثر مثبت و معناداری دارند. در تابع صادرات بازارچههای مرزی با حجم صادرات بالا، قیمتهای نسبی صادراتی تاثیر منفی و معناداری بر حجم صادرات داشته در حالی که درآمد شرکاء تجاری و نااطمینانی نرخ ارز مؤثر حقیقی تاثیر مثبت و معناداری داشته است و در بازارچههای مرزی با حجم صادرات پایین، درآمد شرکاء تجاری تاثیر مثبت و معنادار داشته و قیمتهای نسبی صادراتی و نااطمینانی نرخ ارز مؤثر حقیقی تاثیر منفی و معناداری داشته است. همچنین در بازارچههای مرزی با حجم واردات بالا، درآمد داخلی تاثیر مثبت و معناداری داشته و قیمتهای نسبی وارداتی و نااطمینانی نرخ ارز مؤثر حقیقی تاثیر منفی و معناداری داشته است در حالی که در بازارچههای مرزی با حجم واردات پایین، قیمتهای نسبی وارداتی تاثیر منفی و معناداری داشته است.https://jnet.ihcs.ac.ir/article_5827_aa03466fe8e1ab94604dbd6306aa2194.pdfپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیاقتصاد و تجارت نوین1735-641515شماره 1(شماره پیاپی:46)20200320Simulation of interactions of information and communication technology (ICT) and Gross Domestic Production (GDP) with system dynamics approachشبیه سازی تاثیرات متقابل فناوری اطلاعات و ارتباطات و تولید ناخالص داخلی با رویکرد سیستم داینامیک121149582610.30465/jnet.2020.5826FAملیکا مهرکامدانشجوی دکتری مدیریت فناوری اطلاعات، دانشگاه علامه طباطبائیمحمد تقی تقوی فرددانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشگاه علامه طباطبائیاسفندیار جهانگرددانشیار گروه اقتصاد نظری، دانشگاه علامه طباطباییآمنه خدیوردانشیار گروه مدیریت، دانشگاه الزهراJournal Article20200112Considering the various variables affecting the relationship between information and<br />communication technology and GDP growth and the interaction and non-linear effects of<br />these variables on each other, it is necessary to provide a model to predict the favorable or<br />unfavorable effects of ICT policies on GDP using simulation. The present study examines<br />the interrelationships of information and communication technology variables and<br />macroeconomic variables with a systemic approach and using system dynamics<br />methodology. After examining the reference modes of the variables, the cause and effect<br />model is designed and the feedback and then the rate and stock variables are identified and<br />the stock-flow model is created. The results of model implementation have been able to<br />cover reference modes well. The model designed in this research can be used for macro<br />decisions and policy making in the field of information technology.<br /><br />با توجه به متغیرهای متعدد تاثیرگذار بر رابطه بین فناوری اطلاعات و ارتباطات و رشد تولید ناخالص داخلی و تاثیرات متقابل و غیر خطی این متغیرها بر یکدیگر، لازم است مدلی ارائه شود تا بتوان تاثیرات مطلوب یا نامطلوب سیاستهای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را بر تولید ناخالص داخلی با استفاده از شبیه سازی پیش بینی کرد. پژوهش حاضر با رویکرد سیستمی و استفاده از روش سیستم داینامیک روابط متقابل متغیرهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و متغیرهای کلان اقتصادی را مورد بررسی قرار داده است. پس از بررسی رفتارهای مرجع متغیرها، مدل علت و معلولی طراحی و بازخورها و در ادامه متغیرهای جریان و انباشت شناسایی شده و مدل انباشت- جریان ایجاد شده است. نتایج اجرای مدل به خوبی توانسته است رفتارهای مرجع را پوشش دهد. مدل طراحی شده در این پژوهش میتواند به منظور تصمیمگیریهای کلان و سیاستگذاری در حوزه فناوری اطلاعات مورد استفاده قرارگیرد.https://jnet.ihcs.ac.ir/article_5826_c5fecfbcc4b3469a0fde5c31ddfa4cad.pdfپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیاقتصاد و تجارت نوین1735-641515شماره 1(شماره پیاپی:46)20200320The Direct and Interactive Effects of Energy Consumption and Human Capital on the Economic Growth of Selected Oildeveloping
Countriesاثرات مستقیم و تعاملی مصرف انرژی و سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب در حال توسعه نفتی153178568710.30465/jnet.2020.5687FAبتول یاوریدانشجوی دکتری گروه اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی،واحد ابهرکامبیز هژبر کیانیاستاد گروه اقتصاد، دانشگاه شهید بهشتیبامداد پرتویاستادیار گروه اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ابهرفرزانه خلیلیاستادیار گروه اقتصاد،دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ابهرJournal Article20190919Achieving continuous economic growth and identifying its contributing factors is one of<br />the most important concerns of governments and economists. Access to energy in oil-rich<br />countries such as Iran can have directly and indirectly affects on growth. Relatively easy<br />and inexpensive access to energy resources in oil-rich countries such as Iran can not only<br />directly affect production and economic growth, but also indirectly through strengthening<br />and synergizing other inputs Plays a role in promoting the economic performance of<br />countries. This paper, based on theories of economic growth and production, have<br />estimated long-run coefficients between the variables of physical capital, stock labor input,<br />human capital, primary energy consumption, the interaction between “primary energy<br />consumption and human capital” and gross domestic product (GDP) using the most recent<br />panel methods in oil-developing countries over the period 1973-2014. For this purpose,<br />unit root tests, panel cointegration tests and Fully Modified Ordinary Least Squares method<br />(FMOLS) have been used. The results of unit root tests and panel cointegration tests<br />suggest long-term relationships among the variables. The results of Fully Modified Ordinary Least Squares method (FMOLS) Estimating in countries indicated that human capital had a significant positive effect (0.28) and primary energy consumption had a less positive effect (0.11) on economic growth in the long-run. However, the interaction effect of "primary energy consumption and human capital" was not confirmed.دستیابی به رشد اقتصادی مستمر و شناخت عوامل موثر بر آن با توجه به مزیتهای نسبی و منابع کشورها، از مهمترین دغدغههای دولتها و اقتصاددانان به ویژه در کشورهای در حال توسعه بوده است. دسترسی نسبتاً آسان و ارزان به منابع انرژی در کشورهای نفتخیزی همچون ایران نه تنها میتواند به طور مستقیم تولید و رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد؛ بلکه به طور غیرمستقیم و از طریق تقویت و همافزایی سایر نهادهها نیز نقش مهمی در ارتقای عملکرد اقتصادی کشورها ایفا میکند. این بررسی با استناد به نظریات رشد اقتصادی و تولید، ضمن بررسی وجود روابط بلندمدت، با استفاده از جدیدترین روشهای دادههای تابلویی ضرایب بلندمدت بین متغیرهای سرمایه فیزیکی، نیروی کار، سرمایه انسانی، مصرف انرژی اولیه، تعامل «مصرف انرژی اولیه و سرمایه انسانی» و تولید ناخالص داخلی را در کشورهای در حال توسعه نفتی طی دوره طولانی 2014-1973 برآورد و تحلیل نموده است. بدین منظور از آزمونهای ریشه واحد، آزمونهای همجمعی دادههای تابلویی و روش حداقل مربعات معمولی کاملاً تعدیلشده (FMOLS) استفاده شده است. نتایج آزمونهای ریشه واحد و همجمعی دادههای تابلویی حاکی از وجود روابط بلندمدت میان متغیرهای تحقیق است. نتایج برآوردها نشان داد که سرانه مصرف انرژی اولیه و سرمایه انسانی در بلندمدت اثر معنادار مثبت قابلتوجهی بر رشداقتصادی کشورهای در حال توسعه نفتی داشتهاند. نتایج برآورد حداقل مربعات معمولی کاملاً تعدیلشده در کشورهای در حال توسعه نفتی نشان داد که متغیر سرمایه انسانی سرانه تاثیر قابلملاحظه مثبت (28/0) و مصرف انرژی اولیه سرانه اثر مثبت کمتری (11/0) بر رشداقتصادی داشته است. اما، اثر تعاملی سرانه «مصرف انرژی اولیه و سرمایه انسانی» در کنار سایر عوامل اثرگذار بر رشد اقتصادی تایید نشد.https://jnet.ihcs.ac.ir/article_5687_cd14b08e414cff27883aeea0f049be99.pdf