پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیاقتصاد و تجارت نوین1735-641513شماره 2 (شماره پیاپی: 39)20180823An Analysis of Trade Interdependency among East Asian Countries Using Asian International Input - Output Tableدرجة وابستگی تجاری کشورهای شرق آسیا با استفاده از جدول داده ـ ستاندة بینالمللی آسیایی1273208FAناهید پوررستمیاستادیار گروه مطالعات جنوب و شرق آسیا و اقیانوسیه، دانشکدة مطالعات جهان، دانشگاه تهرانJournal Article20180201The cooperative approach towards trade, which is reflected in Asian International Input- Output tables, is the main factor influencing East Asian economic development. In this research, we have calculated interdependency and self- sufficiency indicators by using recently published IIO 2005. We also have used Shrestha and Hasebe (2006) results for 1990, 1995, 2000 to analyze the trends of the indicators. The results show that the interdependency has increased in the region during 1990-2005, but it has decreased in other countries in the world. The interesting result is that despite the gradual decline in self- dependency indicators of the East Asian countries during 1990-2005, they are still high in 2005. It means that the trade policy in the last three decades has been focused on importing only intermediate goods instead of final goods in order to increase the internal capacity of production. These changes have been analyzed by three phases of East Asian regionalism (Baldwin, 2008); (a) rampant unilateralism, (b) regionalism delayed, unilateralism accelerated, and (c) rampant regionalism. Due to the importance of Japan and China in the region, the trade interdependencies between countries with respect to Japan and China are also calculated separately. The results show decreasing interdependency of those countries to Japan, but increasing to China since 2000. <br /> <br /> افزایش رشد اقتصادی با تکیه بر توسعة صادرات رویکرد کشورهای شرق آسیا در چند دهة اخیر بوده که تنظیم و استخراج جدول داده ـ ستاندة بینالمللی آسیایی تبلور عینی این رویکرد است. مطالعة دقیقتر سیاستهای اتخاذشده ازسوی این کشورها و همچنین مطالعة درجة وابستگی تجاری این کشورها به یکدیگر و مقایسة نقش ژاپن و چین در منطقه برای ایران، که در برخی سالها تا 35 درصد از صادرات خود را به این دو کشور داشته، حائز اهمیت است. نتایج مطالعه حاکی از افزایش درجة وابستگی کشورهای منطقه به یکدیگر و کاهش وابستگی آنها به سایر کشورهای دنیاست. نکتة حائز اهمیت بالابودن میزان خوداتکایی این کشورها، باتوجه به کاهش تدریجی آن در سالهای 1990 تا 2005 است. درواقع، سیاست منطقهگرایی و گسترش تجارت در کشورهای شرق آسیا با محوریت افزایش ظرفیت تولید داخلی اجرا شده است. یکی دیگر از نتایج تحقیق کاهش درجة وابستگی کشورهای منطقه به ژاپن و افزایش آن به چین از سال 2000 بهبعد است.https://jnet.ihcs.ac.ir/article_3208_97f1016e32610b0f2f5aab26c5ed95bf.pdfپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیاقتصاد و تجارت نوین1735-641513شماره 2 (شماره پیاپی: 39)20180823The Impacts of Iran's Joining WTO on Foreign Trade in Agricultural and Industrial Sectors, An Application of RDCGE Modelکاربرد مدل RDCGE در بررسی تأثیر الحاق ایران به سازمان جهانی تجارت بر تجارت خارجی در بخشهای کشاورزی و صنعت29513209FAمحمدحسن زارعدکترای علوم اقتصادی، دانشگاه سمنانمرتضی بکی حسکوییاستادیار اقتصاد گروه اقتصاد، دانشگاه امام صادق (ع)اسمعیل ابونوریاستاد اقتصادسنجی و آمار اجتماعی، گروه اقتصاد، دانشگاه سمنانرحمان سعادتاستادیار اقتصاد، گروه اقتصاد، دانشگاه سمنان0000-0002-2600-4128Journal Article20180203This paper aims to analyze the long run effects of Iran's tariff reduction in the framework of accession to the WTO on agricultural and industrial sectors trade, using Recursive Dynamic Computable General Equilibrium (RDCGE) model and Social Accounting Matrix (SAM) of 2011,. According to the results, joining the WTO will lead to a 70 percent jump in the imports of agricultural products. Then, the process of mild reduction of imports initiates and continues for a decade and stabilizes in the second and third decade following accession. Agricultural exports also grow slowly after a reduction for a decade. Hence, the negative effects of joining the WTO in agricultural sector is mostly appeared in the first decade after accession. In the industrial sector, by contrast, imports and exports jump 21 and 3 percent, respectively, after which the reduction process starts and continues more sharply and lengthy than agricultural sector. Average estimated long-run growth rates of industrial imports and exports are -3/7 and -3/5 percent, respectively. Although total imports increases in short-run due to tariff reduction, it decreases, in long-run, due to fall in the demand for domestic production, GDP, and household real income. Furthermore, decreases too. low competitiveness of local products will lead to a fall in GDP and total exportsدر این پژوهش، بهمنظور بررسی اثر بلندمدت کاهش تعرفهها در چهارچوب الحاق به سازمان جهانی تجارت بر واردات و صادرات بخشهای صنعت و کشاورزی از یک مدل تعادل عمومی پویای بازگشتی (RDCGE) و ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که در بخش کشاورزی پساز رشد 70 درصدی واردات در سال پایه، شاهد یک دهه کاهش ملایم و سپس تثبیت وضعیت موجود خواهیم بود. صادرات این بخش نیز پساز یک دهه کاهش رشد ملایم خود را دوباره آغاز میکند. در بخش صنعت، روند نزولی واردات و صادرات صنعتی در بلندمدت پساز افزایش بهترتیب 21 و 3 درصدی در سال پایه شدیدتر و پایدارتر از بخش کشاورزی است. میانگین رشد بلندمدت واردات و صادرات این بخش 7/3- و 5/3- درصد برآورد شد. رقابتپذیری پایین کالاهای داخلی و فراهمنشدن شرایط بهتر دسترسی به بازار برای کشور ازطریق کاهش تعرفههای کشورهای عضو سازمان، از مهمترین دلایل این وضعیت است.https://jnet.ihcs.ac.ir/article_3209_624bacc2f95c87914f3607eb29418642.pdfپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیاقتصاد و تجارت نوین1735-641513شماره 2 (شماره پیاپی: 39)20180823The Impact of Foreign Direct Investment on Employment in OECD and Developing Countriesتأثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی در اشتغال در کشورهای عضو OECD و کشورهای درحالتوسعه53793210FAسیدمحمدرضا سیدنورانیاستاد دانشکدة اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائیحسن محمدپوردانشجوی دکتری دانشکدة اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20160828In the recent decades, foreign direct investment (FDI) has expanded greatly in many countries due to the globalization Foreign direct investment affects employment level through direct and indirect channels. FDI as a source of the capital, increases output and, therefore, can directly increase employment. Also through transferring new technology, management skills, and knowledge and their spillovers, FDI can improve competitiveness, enhance the labor knowledge and productivity, and improve the balance of payments, which indirectly increase the demand for labor and thus employment. <br />In this study, we examine the effect of FDI on employment using a panel data including 49 countries (OECD and developing countries) during 1990-2013. The results show that FDI has a positive effect on employment in OECD countries and a negative effect on employment in developing countries. باتوجه به نقش مهم سرمایهگذاری مستقیم خارجی و گسترش فرایند جهانیشدن، در دهههای اخیر، کشورهای جهان در جذب سرمایههای خارجی سعی کردهاند. سرمایهگذاری مستقیم خارجی بهعلت اثرهای خود عاملی مهم در سطح اشتغال کشورها محسوب میشود و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم در اشتغال دارد. ازآنجا که FDI منبع تأمین سرمایه است، میتواند بهصورت مستقیم اشتغال را افزایش دهد. همچنین ازطریق انتقال فناوریهای جدید و انتقال مهارتهای مدیریتی و دانش روز و سرریزهای ناشی از آنها به افزایش قدرت رقابت، ارتقای دانش نیروی کار، افزایش بهرهوری نیروی کار، افزایش تولید، بهبود تراز پرداختها، و ... میانجامد که بهصورت غیرمستقیم تقاضا برای نیروی کار و درنتیجه اشتغال را افزایش میدهد. در این تحقیق، با استفاده از دادههای تلفیقی (پانل) و با کمک نرمافزارهای SPSS21 و Eviews9 به بررسی تأثیر FDI در اشتغال برای 49 کشور (عضو OECD و درحالتوسعه) طی سالهای 1990 تا 2013 پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که FDI تأثیری مثبت و معنادار در اشتغال کشورهای OECD و تأثیری منفی در اشتغال کشورهای درحالتوسعه دارد.https://jnet.ihcs.ac.ir/article_3210_a514ecdf8df8a89f1435fb8091c3a8a7.pdfپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیاقتصاد و تجارت نوین1735-641513شماره 2 (شماره پیاپی: 39)20180823The Interaction Effects of Financial Sources Abundance and Good Governance Index on Income Distribution in Selected Islamic Countriesتأثیر متقاطع فراوانی منابع مالی با شاخص نهادی حکمرانی در توزیع درآمد در کشورهای اسلامی منتخب811063211FAابوالفضل شاهآبادیدانشیار گروه اقتصاد، دانشکدۀ اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه بوعلیسینا همدان0000-0002-9316-8296محمد فرهمندکارشناس ارشد علوم اقتصادی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراکJournal Article20160908In this research, the interaction effects of financial sources abundance and good governance on income distribution is studied for selected (18) Islamic countries in the period 1996-2015. The dynamic panel data model is estimated using the GMM method. The results of the study show the negative and statistically significant coefficient of the interaction term between the financial sources abundance and governance on Gini coefficient. Specifically, the results implicate that improvement of governance leads to an optimal allocation and functional improvement of financial sources in decreasing income inequalities . Th results remain the same when other criteria for good governance are used in the model.در این تحقیق سعی شده است تأثیر متقاطع فراوانی منابع مالی با شاخص حکمرانی خوب در توزیع درآمد در کشورهای منتخب اسلامی طی دورۀ زمانی 1996 تا 2015 بررسی شود. جامعۀ آماری از هجده کشور اسلامی تشکیل شده است. مدل تحقیق با استفاده از دادههای تابلویی پویا و بهروش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) برآورد شد. نتایج مطالعه حاکی از تأثیر منفی و بهلحاظ آماری معنادار متغیر تقاطعی فراوانی منابع مالی با حکمرانی بر ضریب جینی در گروه کشورهای موردمطالعه است. درواقع، یافتهها بر این مسئله دلالت دارند که بهبود کیفیت شاخصهای حکمرانی خوب، مطابق با تعریف بانک جهانی، باعث تخصیص بهینه و بهبود کارکرد منابع مالی در کاهش نابرابری درآمد میشود. همچنین بهمنظور تفکیک شاخصهای حکمرانی خوب شش متغیر تقاطعی برآورد و در قالب شش مدل مجزا تأثیر هریک در ضریب جینی برآورد شده است که همگی تأثیر منفی و بهلحاظ آماری معنادار در ضریب جینی دارند.https://jnet.ihcs.ac.ir/article_3211_b2c2697d58e0124bd2b8f74aac5c58c0.pdfپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیاقتصاد و تجارت نوین1735-641513شماره 2 (شماره پیاپی: 39)20180823Comparative Advantages and Readiness of Iranian Manufacturing Industries for Free Trade and Accession to the WTOبررسی مزیتهای نسبی و آمادگی صنایع کارخانهای ایران برای شرایط رقابتی تجارت آزاد و الحاق به سازمان تجارت جهانی (WTO)1071423212FAیحیی فتحیدکترای اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی0000-0002-3618-9322عباس شاکریاستاد اقتصاد، دانشکدة اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائیمحمدقلی یوسفیاستاد اقتصاد، دانشکدة اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائیمحمدمهدی بهکیشدانشیار بازنشستة اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20170206The study aims to examine the comparative advantages and readiness of the Iranian manufacturing industries to liberalize international trade, especially through the accession to the World Trade Organization. Considering the nature of the data and outputs, the study has applied the multi-criteria decision-making approach and the TOPSIS ranking methodology based on for the expert opinions. The findings of the study indicate that most of the chemical and petrochemical industries, mineral industries, and food industries of Iran are ready to face the competitive conditions of free trade and accession to the WTO. In contrast, most of the electronics industry, a large part of the intermediate and capital goods manufacturing industries, as well as clothing and textiles are vulnerable due to the diminished advantages of comparative advantages, existing tariff and price supports, and -the non- competitive conditions. Therefore, accession to the WTO is a threat for this group of Iranian manufacturing industries..<span style="font-family: 'B Lotus'; font-size: 11.5pt; mso-ansi-font-size: 8.5pt;" lang="FA">هدف از نگارش این تحقیق بررسی مزیتهای نسبی و سنجش آمادگی صنایع کارخانهای ایران برای پیوستن به همگراییهای بینالمللی، بهویژه ازطریق الحاق به سازمان تجارت جهانی است. باتوجه به ماهیت دادهها و خروجیهای موردانتظار، در این مطالعه، از رویکرد تصمیمگیری چندمعیاره و روش رتبهبندی تاپسیس (</span><span dir="LTR">TOPSIS</span><span style="font-family: 'B Lotus'; font-size: 11.5pt; mso-ansi-font-size: 8.5pt;" lang="FA">) استفاده شده است که امکان بهرهگیری از نظرات خبرگی برای دستیابی به اعتبار (</span><span dir="LTR">validity</span><span style="font-family: 'B Lotus'; font-size: 11.5pt; mso-ansi-font-size: 8.5pt;" lang="FA">) بالاتر را فراهم میسازد. نتایج مطالعه حاکی از آن است که علاوهبر مزیتهای نسبی سنتی و مبتنیبر منابع طبیعی، بخشی از دیگر صنایع کارخانهای کشور نظیر تولید جواهرات، ماشینآلات اداری و محاسباتی، قطعات خودرو، دارو و مواد شیمیایی مورداستفاده در پزشکی، ابزارهای اپتیکی و تجهیزات عکاسی، تولید ماشینآلات متالورژی</span><span style="font-family: 'B Lotus'; font-size: 11.5pt; mso-ansi-font-size: 8.5pt;" lang="FA">ـ ذوب فلز، وسایل نقلیة موتوری، و... نیز تحت ثابت</span><span dir="LTR"></span><span style="font-family: 'B Lotus'; font-size: 11.5pt; mso-ansi-font-size: 8.5pt;" lang="FA">بودن سایر شرایط، از آمادگی بالقوه برای مواجهه با شرایط رقابتی تجارت آزاد برخوردار بوده و الحاق به </span><span dir="LTR">WTO</span><span style="font-family: 'B Lotus'; font-size: 11.5pt; mso-ansi-font-size: 8.5pt;" lang="FA"> میتواند برای این صنایع فرصت تلقی شود.</span>https://jnet.ihcs.ac.ir/article_3212_5780fbcefb4049064db79f972f23f9b8.pdfپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیاقتصاد و تجارت نوین1735-641513شماره 2 (شماره پیاپی: 39)20180823The Impact of Foreign Direct Investment on Environment in Business Cycles: A Markov Switching Approachتأثیر دوران رونق و رکود اقتصادی در اثرگذاری سرمایهگذاری مستقیم خارجی در محیط زیست رهیافت مدلهای مارکوف ـ سوئیچینگ1431663213FAمریم لشکریزادهاستادیار گروه حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران غربJournal Article20161004In this research, the effects of foreign direct investment (FDI) on environment in business are estimated using the Markov-switching technique and data for the period 1975-1394. The business cycles periods are first identified using the Markov switching model, and then the relationship between the foreign direct investments and environment during the business cycles is estimated using the Johansson-Joucilus cointegration method The research results show that the effects of the foreign direct investment on environment is asymmetric. That is, the impact of FDI on environment is greater during the economic booms than busts. The results also confirms the hypothesis of pollution Haven in Iran during the business cycles.در سالیان گذشته، جهانیشدن همراه با افزایش حجم تجارت و سرمایهگذاری در نقاط گوناگون جهان تبعات مثبت و منفی زیستمحیطی متعددی بههمراه داشته است. در پژوهش حاضر، تلاش شده است با استفاده از روش مارکوف ـ سوئیچینگ و دادههای سری زمانی طی دورۀ 1354 تا 1394 تأثیرات سرمایهگذاری مستقیم خارجی در محیط زیست در دورههای تجاری اقتصاد ایران بررسی شود. در این زمینه، دورههای تجاری اقتصاد ایران با استفاده از مدل مارکوف ـ سوئیچینگ استخراج شده و سپس در چهارچوب مدلهای اقتصادسنجی با بهرهگیری از روش همانباشتگی جوهانسون ـ جوسیلیوس تأثیرات دوران رکود و رونق اقتصادی در رابطۀ بین سرمایهگذاری مستقیم خارجی با محیط زیست بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که طی دورههای تجاری میزان اثرگذاری سرمایهگذاری مستقیم خارجی در محیط زیست متفاوت است. بهطوری که تأثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی در محیط زیست در دوران رونق اقتصادی که پایداری بالاتری دارد بیشتر از دوران رکود است. همچنین نتایج دلالت بر تأیید فرضیۀ پناهگاه آلودگی در دورههای تجاری ایران دارد.https://jnet.ihcs.ac.ir/article_3213_c32ce0bc2273b9e535f079682828cfa8.pdfپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیاقتصاد و تجارت نوین1735-641513شماره 2 (شماره پیاپی: 39)20180823Impact of Productive Abilities on the Exports Complexities in Developing Countriesتأثیر توانمندیهای مولد در پیچیدگی صادرات غیرنفتی مطالعة موردی کشورهای درحالتوسعه1671873214FAبیتا نوروزیمربی اقتصاد بازرگانی گروه مطالعات بازرگانی خارجی، موسسۀ مطالعات و پژوهشهای بازرگانییوسف حسنپور کارسالاریاستادیار اقتصاد بازرگانی گروه مطالعات بازرگانی خارجی موسسۀ مطالعات و پژوهشهای بازرگانیJournal Article20170906One of the main drivers of exports complexity and changes in production structure in developing countries is productive abilities (accumulated knowledge). This paper aims to estimate the effectiveness of factors driving productive abilities on exports complexities of developing countries using a panel data for the period 1997-2013 and Generalized Least Squares method. The result shows that factors generating productive abilities on export complexities in developing countries are heterogeneous across income levels and that foreign direct investment is the only factor which has a significant impact on country’s export complexities. Developing countries need to increase their exports complexity through attracting foreign direct investment in order to achieve high economic growth.یکی از محرکهای اصلی پیچیدگی صادرات و تغییر در ساختار تولید کشورهای درحالتوسعه میزان توانمندیهای مولد (دانش انباشتشده) است. سرمایهگذاری خارجی، واردات، سرمایة انسانی، کیفیت نهادها، تشکیل سرمایه، و... ازجمله مؤلفههای ایجادکنندة توانمندیهای مولدند. یکی از اهداف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر مؤلفههای یادشده در پیچیدگی صادرات غیرنفتی در کشورهای درحالتوسعه است. اساساً این سؤال مطرح است که آیا تأثیرگذاری این عوامل در میزان پیچیدگی صادرات متناسب با سطح توسعهیافتگی کشورها متفاوت است؟ بهاینمنظور، با استفاده از دادههای تلفیقی سالهای 1997 تا 2013 کشورهای درحالتوسعه، میزان تأثیرگذاری این مؤلفهها بررسی شد. آزمون هاسمن استفاده از مدل اثرات ثابت را تأیید کرده، ولی بهدلیل وجود ناهمسانی واریانس و خودهمبستگی در مدل اثرات ثابت مدل نهایی بهصورت FGLS تخمین زده شده است. نتایج نشان میدهد: 1. مؤلفههای ایجادکنندة توانمندیها بر پیچیدگی صادرات کشورهای درحالتوسعه برحسب سطح درآمد متوسط، بالا، و پایین مشابه و یکسان نیست؛ 2. متغیر موجودی سرمایة مستقیم خارجی تنها عاملی است که در هر سه دسته از کشورهای بررسیشده تأثیر معناداری در پیچیدگی صادرات کشورها داشته است.https://jnet.ihcs.ac.ir/article_3214_90a765a27e7d673f3923950fda96b07e.pdf